مدیریت ناکارآمد بازار پولی توسط شبکه بانکی در ایران
بازار پولی در هر اقتصادی، ستون اصلی تأمین مالی کوتاهمدت، تنظیم نقدینگی و هدایت جریان سرمایه به سمت بخشهای مولد است. در ایران، این بازار عمدتاً تحت تأثیر عملکرد شبکه بانکی قرار دارد. با این حال، تجربه چند دهه گذشته نشان داده است که مدیریت ناکارآمد شبکه بانکی نه تنها به تقویت بازار پولی منجر نشده، بلکه خود به عاملی برای تشدید بیثباتیهای اقتصادی تبدیل شده است.
۱. ضعف در کنترل نقدینگی: یکی از مهمترین مشکلات شبکه بانکی ایران، ناتوانی در مدیریت نقدینگی است. خلق بیرویه اعتبار توسط بانکها بدون توجه به ظرفیتهای تولیدی کشور، باعث افزایش شکاف میان نقدینگی و تولید واقعی شده است. این مسأله منجر به تورم مزمن، کاهش قدرت خرید مردم و بیثباتی فضای اقتصادی شده است. بانکها به جای ایفای نقش واسطهگر مالی کارآمد، به موتور خلق نقدینگی بیپشتوانه تبدیل شدهاند.
۲. اولویتدهی به فعالیتهای غیرمولد: شبکه بانکی ایران بهجای تخصیص منابع به بخشهای مولد اقتصادی، بخش عمده تسهیلات خود را به فعالیتهای سوداگری مانند خرید زمین، مسکن و ارز اختصاص داده است. این امر علاوه بر تشدید نابرابری اجتماعی، باعث شده است که بخش تولید با کمبود شدید منابع مالی مواجه شود. در واقع، سیاستهای بانکی در عمل نه تنها محرک رشد اقتصادی نبودهاند، بلکه زمینهساز تشدید رکود تولیدی و افزایش بیکاری نیز شدهاند.
۳. ضعف در شفافیت و نظارت: یکی دیگر از ابعاد ناکارآمدی مدیریت بازار پولی، ضعف در نظارت مؤثر بر بانکها و مؤسسات مالی است. بسیاری از بانکها با صورتهای مالی غیرشفاف، مطالبات معوق سنگین و وابستگی به منابع بانک مرکزی، عملاً در شرایطی فعالیت میکنند که ریسک سیستماتیک را افزایش میدهد. این وضعیت سبب شده تا بانک مرکزی به جای ایفای نقش سیاستگذار پولی مستقل، به نهادی برای جبران ناکارآمدی بانکها تبدیل شود.
۴. فشار تحریمها و تشدید ناکارآمدی: تحریمهای بینالمللی نیز بر مشکلات ساختاری شبکه بانکی افزوده است. قطع ارتباط با نظام مالی جهانی، محدودیت در نقل و انتقال ارز و دشواری جذب سرمایه خارجی، کارایی بازار پولی ایران را بیش از پیش کاهش داده است. با این حال، بخش قابل توجهی از بحرانهای پولی کشور ریشه در مدیریت ناکارآمد داخلی دارد و نمیتوان آن را صرفاً به تحریمها نسبت داد.
۵. پیامدهای اجتماعی و اقتصادی: مدیریت ناکارآمد شبکه بانکی پیامدهای گستردهای برای جامعه به همراه داشته است که در میان آنها می توان به موراد مهم زیر اشاره نمود:
- تضعیف اعتماد عمومی به نظام بانکی،
- تشدید نوسانات بازارهای غیرمولد،
- افزایش نرخ بهره و فشار بر بخش خصوصی،
- گسترش فاصله طبقاتی و کاهش سرمایه اجتماعی.
نتیجهگیری
بازار پولی ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند اصلاحات بنیادین در حکمرانی بانکی است. تقویت نظارت مؤثر، شفافسازی صورتهای مالی، هدایت منابع به سمت بخشهای مولد و استقلال واقعی بانک مرکزی، مهمترین اقداماتی است که میتواند مسیر ناکارآمدی موجود را تغییر دهد. در غیر این صورت، شبکه بانکی همچنان به جای آنکه موتور محرک توسعه باشد، به مانعی برای رشد اقتصادی و رفاه اجتماعی تبدیل خواهد شد.
دکتر عباس خداپرست
#مدیریت #شبکه_بانکی #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #تورم #نقدینگی #ناکارآمدی #اقتصاد #بازار_پولی #ایران