حکمرانی در خاورمیانه و اهمیت جایگاه لبنان
مقدمه
خاورمیانه به عنوان یکی از ژئوپلیتیکترین مناطق جهان، همواره در مرکز توجه قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای قرار داشته است. موقعیت جغرافیایی حساس، منابع عظیم انرژی، تنوع قومی و مذهبی، و گرهخوردگی مسائل امنیتی و اقتصادی باعث شده این منطقه بهطور دائم درگیر رقابتهای قدرت، جنگها و روندهای پیچیده حکمرانی باشد. در میان کشورهای این حوزه، لبنان با وجود وسعت اندک و جمعیت نسبتاً کم، جایگاهی ویژه در معادلات منطقهای دارد؛ جایگاهی که از موقعیت جغرافیایی، بافت اجتماعی متکثر و نقش آن در توازن قدرتهای منطقهای و جهانی ناشی میشود.
مفهوم حکمرانی در خاورمیانه
حکمرانی در خاورمیانه را میتوان بهمثابه ترکیبی از الگوهای قدرت سیاسی داخلی و تأثیرگذاری خارجی تعریف کرد. در بسیاری از کشورهای منطقه، دولتهای ملی با چالشهای جدی در زمینه مشروعیت، کارآمدی و کنترل اجتماعی مواجهاند. علاوه بر این، نفوذ بازیگران خارجی – از ایالات متحده و اتحادیه اروپا گرفته تا روسیه و چین – بر فرآیندهای حکمرانی سایه انداخته است.
ویژگیهای حکمرانی در خاورمیانه را میتوان چنین برشمرد:
- دولتهای شکننده یا نیمهمتمرکز که به دلیل ساختارهای قبیلهای، فرقهای یا قومی، از انسجام کامل برخوردار نیستند.
- تأثیرگذاری مستقیم نیروهای خارجی بر تصمیمات سیاسی و اقتصادی دولتها.
- اهمیت منابع انرژی و خطوط ترانزیت به عنوان متغیرهای اصلی در تعیین سیاستهای حکمرانی.
- رقابت قدرتهای منطقهای همچون ایران، ترکیه، عربستان سعودی و اسرائیل که هر یک به دنبال گسترش نفوذ خود در منطقه هستند.
در این چارچوب، لبنان به عنوان کشوری کوچک اما استراتژیک، نمونه بارز این پیچیدگیهاست.
لبنان: کشوری کوچک با نقش بزرگ
لبنان در نقطه تلاقی شرق و غرب مدیترانه قرار گرفته است. این کشور به دریای مدیترانه دسترسی دارد و مرزهای مشترک با سوریه و فلسطین اشغالی دارد؛ بنابراین بهطور طبیعی در معرض رقابت قدرتهای منطقهای قرار گرفته است. تنوع دینی و مذهبی (شیعه، سنی، مسیحی و دروزی) ساختار اجتماعی این کشور را شکل داده و باعث ایجاد نظام سیاسی منحصر به فردی به نام نظام طائف شده که مبتنی بر تقسیم قدرت فرقهای است. این ساختار در عین اینکه به نوعی ثبات نسبی کمک کرده، همزمان به چالشهای مزمنی همچون ناکارآمدی نهادی، فساد و شکنندگی سیاسی دامن زده است.
اهمیت لبنان در معادلات منطقهای
۱. نقش ژئوپلیتیکی: لبنان دروازه شرق مدیترانه است و از منظر جغرافیایی، کنترل آن به معنای دسترسی و نفوذ بر مسیرهای تجاری و نظامی مهم منطقه محسوب میشود.
۲. وزن نمادین و فرهنگی: بیروت از دیرباز مرکز فرهنگ، رسانه و اقتصاد آزاد در جهان عرب بوده و نقش هویتی و نرمافزاری مهمی در منطقه ایفا کرده است.
۳. حضور بازیگران غیردولتی: حزبالله لبنان یکی از قدرتمندترین نیروهای غیردولتی در سطح منطقه است که بهطور مستقیم در موازنه قوا میان ایران و اسرائیل نقشآفرینی میکند. این امر، لبنان را به نقطهای حساس در تقابلهای امنیتی خاورمیانه بدل کرده است.
۴. پیوندهای اقتصادی و مهاجرتی: لبنانیهای مقیم خارج سرمایه و نفوذ قابلتوجهی در اقتصاد جهانی دارند و این شبکه مهاجرتی، قدرت نرم لبنان را تقویت میکند.
۵. نقش میانجیگرانه: به دلیل ترکیب جمعیتی و ارتباطات گسترده با کشورهای غربی و عربی، لبنان ظرفیت بالقوهای برای ایفای نقش واسطه در مذاکرات منطقهای دارد.
چالشها و فرصتها
لبنان همواره در معرض بحرانهای سیاسی و اقتصادی قرار داشته است. بحران مالی گسترده سالهای اخیر، فروپاشی ارزش لیره لبنان و انفجار بندر بیروت نمونههایی از شکنندگی ساختار حکمرانی در این کشور هستند. با این حال، موقعیت لبنان همچنان آن را به بازیگری مهم تبدیل میکند. اگر اصلاحات نهادی و اقتصادی در این کشور محقق شود، لبنان میتواند الگویی برای همزیستی فرقهای و توسعه پایدار در خاورمیانه باشد. از سوی دیگر، هر گونه بیثباتی در لبنان میتواند به سرعت به سطح منطقهای سرایت کند. درگیریهای داخلی یا تنش با اسرائیل، بهطور مستقیم بر امنیت خاورمیانه و حتی بازار انرژی جهانی اثر میگذارد.
نتیجهگیری
حکمرانی در خاورمیانه با پیچیدگیها و چالشهای فراوانی همراه است. لبنان در این میان اگرچه از نظر مساحت و جمعیت کوچک است، اما نقش ژئوپلیتیکی، فرهنگی و امنیتی آن بسیار بزرگتر از ابعاد ظاهریاش است. اهمیت لبنان نهتنها در معادلات قدرت منطقهای بلکه در روندهای جهانی نیز مشهود است، زیرا هر تغییر در این کشور میتواند توازن میان بازیگران منطقهای و فرامنطقهای را تحت تأثیر قرار دهد. به همین دلیل، درک حکمرانی خاورمیانه بدون تحلیل جایگاه لبنان، تصویری ناقص و ناتمام خواهد بود.
دکتر عباس خداپرست
#حکمرانی #منطقه #خاورمیانه #لبنان #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #چالش #فرصت