پوپولیسم در مدیریت ایران و پیامدهای منفی آن بر ساختارهای اجرایی

پوپولیسم در معنای کلاسیک خود به گفتمانی اطلاق می‌شود که بر تقابل مردم و نخبگان تأکید می‌کند و ادعا دارد که تنها نماینده‌ی واقعی توده‌هاست. این گفتمان معمولاً ساده‌سازی مسائل پیچیده، وعده‌های هیجانی و تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت‌گرا را محور عمل قرار می‌دهد. در ایران نیز پوپولیسم، به‌ویژه در حوزه‌ی مدیریت عمومی و سیاست‌گذاری اجرایی، نقش مهمی ایفا کرده و اثرات قابل‌توجهی بر کیفیت حکمرانی، کارآمدی سازمان‌ها، شفافیت، عدالت اداری و توسعه‌ی پایدار گذاشته است. در این نوشتار، مهم‌ترین شیوه‌های بروز پوپولیسم در مدیریت و پیامدهای منفی آن بر ساختارهای اجرایی ایران بررسی می‌شود.

جلوه‌های پوپولیسم در مدیریت ایران

تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت‌گرا

پوپولیسم عمدتاً برای جذب حمایت عمومی فوری شکل می‌گیرد؛ بنابراین تصمیمات مدیریتی برخلاف اصول برنامه‌ریزی توسعه، غالباً کوتاه‌مدت، نمایشی و بدون پشتوانه کارشناسی اتخاذ می‌شوند. در ایران نیز مواردی مانند اجرای طرح‌های شتاب‌زده، توزیع منابع بدون مطالعه‌ی کافی و اقداماتی که بیش از آن‌که حل مسئله باشند اعلام حل مسئله محسوب می‌شوند، از این الگو تبعیت می‌کنند.

اولویت دادن به نمایش به‌جای کارآمدی

یکی از شاخصه‌های مهم پوپولیسم، توجه افراطی به ظاهر عملکرد به جای کیفیت اقدامات است. در مدیریت ایران، این رفتار را می‌توان در موارد زیر مشاهده کرد:

  • برجسته‌سازی جلسات و بازدیدهای میدانی به‌عنوان اقدام مؤثر
  • انتشار گسترده‌ی گزارش‌های تبلیغاتی
  • بزرگ‌نمایی پروژه‌های کوچک به‌عنوان دستاوردهای بزرگ این فرآیند باعث می‌شود مدیران تصویرسازی را جایگزین نتیجه‌سازی کنند.

حذف یا نادیده‌گرفتن متخصصان

پوپولیسم به‌طور طبیعی با تخصص‌گرایی در تعارض است؛ زیرا متخصصان معمولاً با تحلیل‌های منطقی مانع اتخاذ تصمیمات هیجانی می‌شوند. در مدیریت ایران، این امر در چند جلوه قابل مشاهده است:

  • بی‌توجهی به کارشناسان و اتکا به حلقه‌های محدود مشاوران
  • انتصاب‌های سیاسی به جای انتصاب‌های شایسته‌سالارانه
  • بی‌اعتنایی به مطالعات علمی و پژوهشی این روند باعث ضعیف‌تر شدن ظرفیت فکری دولت و کاهش کیفیت حل مسئله می‌شود.

وعده‌گرایی افراطی

مدیرانی که رویکرد پوپولیستی دارند معمولاً مجموعه‌ای از وعده‌های بزرگ، مبهم و غیرقابل تحقق ارائه می‌کنند. این وعده‌ها اغلب بدون توجه به منابع مالی، ساختارهای قانونی یا توان اجرایی اعلام می‌شوند. در ایران این موضوع خود را در طرح‌هایی مانند:

  • برنامه‌های وسیع اشتغال‌زایی بدون پشتوانه
  • وعده‌های فوری برای حل بحران مسکن، آب یا تورم
  • ادعاهای بزرگ درباره‌ی کاهش نابرابری نشان داده است. این وعده‌ها گرچه حمایت عمومی کوتاه‌مدت را جلب می‌کنند، در بلندمدت موجب بی‌اعتمادی گسترده نسبت به نظام اداری و مدیریتی می‌شوند.

پیامدهای منفی پوپولیسم در ساختارهای اجرایی ایران

تضعیف نهادهای کارشناسی و سیاست‌گذاری

پوپولیسم بر پایه‌ی بی‌اعتمادی به نخبگان بنا شده است؛ بنابراین نهادهای کارشناسی مانند سازمان‌های برنامه‌ریزی، شوراهای تخصصی و دانشگاه‌ها به تدریج تضعیف می‌شوند. در ایران، این امر منجر به:

  • کاهش کیفیت فرایندهای سیاست‌گذاری
  • تصمیمات پرهزینه و کم‌فایده
  • قطع ارتباط بین سیاست و دانش شده است.

وقتی تصمیم‌گیری بر اساس اراده‌ی فردی جایگزین سازوکارهای نهادی شود، ساختارهای اجرایی کارآمدی خود را از دست می‌دهند.

بی‌ثباتی در مدیریت و ناپایداری سیاست‌ها

یکی از مهم‌ترین آسیب‌های پوپولیسم، ناپایداری تصمیمات است. چون تصمیمات با هدف کسب محبوبیت اتخاذ می‌شوند، هر تغییر در فضای سیاسی منجر به تغییر ناگهانی برنامه‌ها می‌‌شود. در ایران، این وضعیت پیامدهایی مانند:

  • تغییر مداوم مدیران و سیاست‌ها
  • توقف طرح‌های نیمه‌تمام
  • افزایش هزینه‌های دولت و بخش خصوصی
  • ناتوانی در برنامه‌ریزی بلندمدت به همراه داشته است.

بی‌ثباتی اداری یکی از بزرگ‌ترین موانع توسعه است و پوپولیسم این بی‌ثباتی را تشدید می‌کند.

گسترش ناکارآمدی و اتلاف منابع

تصمیمات پوپولیستی معمولاً بر اساس مطالعات فنی یا امکان‌سنجی اقتصادی اتخاذ نمی‌شوند، به همین دلیل موجب اتلاف گسترده منابع می‌گردند. نمونه‌های متداول این اتلاف شامل:

  • تخصیص بودجه به پروژه‌هایی که قابلیت اجرا ندارند
  • هزینه‌کردهای نمایشی و تبلیغاتی
  • اجرای طرح‌هایی که بیش از آن‌که مسئله‌ای را حل کنند، مشکلات جدید ایجاد می‌کنند در ایران، بخش قابل‌توجهی از منابع توسعه‌ای به دلیل چنین سیاست‌هایی تلف می‌شود.

افزایش فساد اداری

پوپولیسم در ساختارهای اجرایی معمولاً با شخصی‌سازی قدرت همراه می‌شود. از آنجا که مدیر پوپولیست خود را نماینده‌ی واقعی مردم معرفی می‌کند، ممکن است کنترل‌های نهادی و قانونی را دور بزند. این رفتار زمینه‌ی افزایش فساد را فراهم می‌کند.
در محیط‌های پوپولیستی:

  • نظارت‌ها تضعیف می‌شود
  • شفافیت قربانی سرعت و هیجان تصمیم‌گیری می‌گردد
  • انتصابات مبتنی بر وفاداری سیاسی جای شایستگی را می‌گیرد بنابراین، ساختار اداری در معرض فساد سیستماتیک قرار می‌گیرد.

کاهش اعتماد عمومی به نظام مدیریتی

پوپولیسم گرچه می‌تواند در کوتاه‌مدت نوعی هیجان و امید اجتماعی ایجاد کند، اما وقتی وعده‌ها محقق نشوندکه معمولاً چنین است موجی از بی‌اعتمادی و سرخوردگی در جامعه شکل می‌گیرد. در ایران، عدم تحقق مکرر وعده‌های اقتصادی، اجتماعی و اداری موجب:

  • کاهش مشارکت اجتماعی
  • بی‌اعتمادی به مدیران و نهادهای اجرایی
  • افزایش بدبینی نسبت به سیاست‌ها و برنامه‌ها شده است.

اعتماد عمومی سرمایه‌ای حیاتی برای اداره‌ی کشور است، و پوپولیسم یکی از مهم‌ترین عوامل فرسایش آن محسوب می‌شود.

جلوگیری از اصلاحات ساختاری

اجرای اصلاحات اقتصادی، اداری و سیاسی نیازمند تصمیمات دشوار و گاهی نامحبوب است. اما مدیر پوپولیست که محبوبیت را هدف اصلی می‌داند، از اتخاذ چنین تصمیماتی پرهیز می‌کند. در ایران، این رفتار باعث شده است:

  • اصلاحات اداری به تعویق بیفتد
  • ساختارهای ناکارآمد تداوم یابند
  • مشکلات قدیمی انباشته‌تر شوند به این ترتیب پوپولیسم اصلاح‌ناپذیری دستگاه اجرایی را تشدید می‌کند.

راهکارهای کاهش تأثیر پوپولیسم در مدیریت ایران

  1. تقویت نهادهای تخصصی: هر چه فرآیند تصمیم‌گیری بیشتر بر اتکا به مراکز پژوهشی، دانشگاه‌ها و نهادهای کارشناسی باشد، احتمال غلبه‌ی تصمیمات هیجانی کاهش می‌یابد.
  2. شایسته‌سالاری در انتصابات: کاهش تأثیر ملاحظات سیاسی در انتصاب مدیران و ایجاد سازوکارهای ارزیابی مبتنی بر عملکرد، یکی از مهم‌ترین راه‌ها برای مقابله با پوپولیسم ساختاری است.
  3. شفافیت و پاسخگویی: اطلاع‌رسانی دقیق، انتشار داده‌های عملکردی و تقویت رسانه‌های مستقل باعث می‌شود مدیران نتوانند با اقدامات نمایشی جای نتایج واقعی را بگیرند.
  4. آموزش عمومی و تقویت سواد رسانه‌ای: هر چه جامعه بهتر بتواند وعده‌ها را تحلیل و ارزیابی کند، تأثیر پوپولیسم کمتر خواهد شد. ارتقای آگاهی عمومی از روش‌های فریب افکار عمومی می‌تواند نقش مهمی در پیشگیری از سیاست‌های پوپولیستی داشته باشد.

جمع‌بندی

پوپولیسم در مدیریت ایران با جلوه‌هایی مثل وعده‌گرایی افراطی، تصمیم‌گیری بدون کارشناسی، اولویت دادن به نمایش بر کیفیت و بی‌ثباتی سیاست‌ها، تأثیرات عمیق و بلندمدتی بر کارآمدی ساختارهای اجرایی گذاشته است. این رویکرد نه تنها موجب اتلاف منابع، تضعیف نهادهای تخصصی و افزایش فساد می‌شود، بلکه اعتماد عمومی به نظام اداری را نیز کاهش می‌دهد و مانعی جدی برای اصلاحات ساختاری به شمار می‌رود. کاهش نفوذ پوپولیسم تنها با تقویت نهادهای حرفه‌ای، توسعه شفافیت، اجرای شایسته‌سالاری و ارتقای آگاهی عمومی امکان‌پذیر است؛ راهی که اگرچه دشوار اما برای آینده حکمرانی مطلوب در ایران ضروری است.

دکتر عباس خداپرست

#پوپولیسم #مدیریت #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #مدیر #فرهنگ #مردم #شفافیت #عملکرد

زمینه‌ها و ریشه‌های گرایش به پوپولیسم

پوپولیسم به‌عنوان یکی از مفاهیم بحث‌برانگیز سیاست معاصر، در دهه‌های اخیر به شکلی بی‌سابقه در عرصه‌های مختلف سیاسی ‌ظهور یافته است. از اروپا و آمریکا تا آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیا، احزاب و رهبران پوپولیست توانسته‌اند بخش‌های وسیعی از افکار عمومی را بسیج و سازماندهی کنند. پرسش اصلی این است که چه زمینه‌ها و ریشه‌هایی باعث رشد و گسترش این سبک از سیاست شده است؟ چرا در بسیاری از جوامع، شهروندان به‌جای حمایت از احزاب سنتی یا گفتمان‌های مبتنی بر تخصص‌گرایی، به رهبرانی اعتماد می‌کنند که اغلب سخن از بازگرداندن «اراده مردم» می‌گویند؟ در این نوشتار، مجموعه‌ای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نهادی و رسانه‌ای که زمینه‌ساز گرایش به پوپولیسم هستند بررسی می‌شود.

۱. عوامل اقتصادی و نابرابری ساختاری

یکی از مهم‌ترین دلایل گرایش به پوپولیسم، مجموعه‌ای از تحولات اقتصادی است که از دهه ۱۹۸۰ به بعد، ساختار بسیاری از جوامع را متحول کرده است. جهانی‌شدن اقتصادی، رشد اتوماسیون، کاهش فرصت‌های شغلی صنعتی و گسترش مشاغل غیرثابت (Precarious Work) گروه‌های گسترده‌ای از طبقه کارگر و طبقه متوسط پایین را در معرض ناامنی اقتصادی قرار داده است. در چنین شرایطی، احزاب و رهبران پوپولیست با تاکید بر «بازگرداندن کنترل» و انتقاد از نخبگان اقتصادی و تکنوکرات‌ها، خود را صدای طبقات ضربه‌خورده معرفی می‌کنند.

در برخی کشورها، مانند آمریکا یا بریتانیا، پوپولیسم راست‌گرا توانسته است از نارضایتی ناشی از از‌دست‌رفتن فرصت‌های شغلی و کاهش رفاه اجتماعی بهره ببرد. در کشورهای دیگر، مانند بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، پوپولیسم چپ‌گرا با تاکید بر عدالت اقتصادی، توزیع ثروت و مبارزه با فساد، حمایت طبقات آسیب‌پذیر را به‌دست آورده است. با وجود تفاوت در مسیرها، نقطه مشترک این جنبش‌ها بحران اعتماد اقتصادی و احساس محرومیت نسبی است.

۲. بحران نمایندگی سیاسی و فاصله گرفتن احزاب سنتی از مردم

کاهش اعتماد عمومی به احزاب جریان اصلی و نهادهای سیاسی رسمی، یکی از دلایل کلیدی گسترش پوپولیسم است. احزاب سنتی در بسیاری از جوامع نتوانسته‌اند خود را با تغییرات اجتماعی و اقتصادی سازگار کنند. آن‌ها اغلب گرفتار بوروکراسی درون‌حزبی‌اند، گفتمان‌هایشان محافظه‌کارانه و تکراری شده و توانایی ارائه راهکارهای خلاقانه برای مسائل نوظهور را از دست داده‌اند.

در چنین فضایی، پوپولیست‌ها با شعارهایی همچون «بازگرداندن قدرت به مردم»، «مقابله با نخبگان فاسد» یا «فراهم کردن گزینه‌ای تازه»، توانسته‌اند خلأ نمایندگی را پر کنند. آنان مدعی‌اند که هم زبان مردم‌اند و هم از منافع آنان دفاع می‌کنند؛ ادعایی که صرف‌نظر از صحت یا سقم، در شرایط بی‌اعتمادی گسترده جذابیت فراوانی دارد.

۳. عوامل فرهنگی و هویتی

تحولات فرهنگی و جمعیتی از مهاجرت تا تغییر ارزش‌ها از دیگر عواملی است که به رشد پوپولیسم دامن زده است. در بسیاری از کشورها، افزایش مهاجرت و تنوع قومیفرهنگی باعث شکل‌گیری نگرانی‌هایی در میان برخی گروه‌های اجتماعی درباره «از‌دست‌رفتن هویت ملی»، «تضعیف ارزش‌های سنتی» یا «رقابت ناعادلانه بر سر منابع» شده است.

پوپولیست‌های راست‌گرا معمولاً با تاکید بر مفاهیمی چون «بازگشت به هویت ملی»، «مقابله با مهاجران» یا «حفظ ارزش‌های فرهنگی»، از این نگرانی‌ها بهره‌برداری می‌کنند. در مقابل، پوپولیسم چپ‌گرا گاهی از بحران هویت برای نقد ساختارهای قدرت که گروه‌های خاصی را به حاشیه رانده‌اند استفاده می‌کند. به هر رو، شکاف‌های فرهنگی و هویتی بستری حاصل‌خیز برای بسیج پوپولیستی فراهم می‌آورد.

۴. نقش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی

یکی از مهم‌ترین تحولات موثر بر رشد پوپولیسم، تغییرات بزرگ در حوزه رسانه است. ظهور شبکه‌های اجتماعی، کاهش نقش رسانه‌های سنتی، افزایش سرعت گردش اطلاعات و گسترش «اتاق‌های پژواک» (Echo Chambers)، فرصت بی‌نظیری برای پوپولیست‌ها ایجاد کرده است. شعارهای ساده، احساسی و مبتنی بر دوقطبی‌سازی در فضای دیجیتال بهتر از تحلیل‌های پیچیده و کارشناسانه دیده می‌شود.

شبکه‌های اجتماعی همچنین به رهبران پوپولیست اجازه داده‌اند که بدون واسطه با هواداران ارتباط برقرار کنند و هویت «ضدنخبه‌گرا»ی خود را تقویت کنند. حتی پدیده «اخبار جعلی» و انتشار گزینشی اطلاعات نیز می‌تواند به بی‌اعتمادی سازمان‌یافته نسبت به رسانه‌های جریان اصلی دامن بزند؛ عاملی که به سود رهبران پوپولیست تمام می‌شود.

۵. بحران‌های اجتماعی، شوک‌ها و نااطمینانی جمعی

پوپولیسم اغلب در دوره‌هایی از بحران‌های گسترده یا شوک‌های اجتماعی سربرمی‌آورد. رکود اقتصادی، بحران‌های مالی (مانند بحران ۲۰۰۸)، پاندمی‌ها، جنگ‌ها یا رسوایی‌های بزرگ سیاسی می‌توانند مشروعیت نهادها و جریان‌های سیاسی موجود را تضعیف کنند. در چنین شرایطی، پوپولیست‌ها با ارائه روایت‌های ساده و جذاب درباره علت مشکلات معمولاً متهم کردن گروهی خاص از نخبگان یا بیگانگان می‌توانند اعتماد عمومی را جلب کنند.

از منظر روان‌شناسی اجتماعی نیز، در شرایط نااطمینانی بالا، جامعه تمایل بیشتری به پذیرش رهبرانی دارد که پیام‌های قطعی، ساده و قاطع ارائه می‌کنند. این پیام‌ها ممکن است غیرواقعی یا حتی غیرعملی باشند، اما نیاز روانی مردم به اطمینان و جهت‌گیری را برطرف می‌کنند.

۶. ضعف نهادهای دموکراتیک و کارآمدی حکمرانی

در بسیاری از کشورها، پوپولیسم محصول ضعف نهادی است: فساد گسترده، ناکارآمدی دستگاه اداری، نبود شفافیت و بی‌پاسخ‌گویی نهادهای رسمی. زمانی که سازوکارهای دموکراتیک نتوانند نیازهای مردم را پاسخ دهند، یا زمانی که احساس بی‌عدالتی و تبعیض نهادینه شود، شهروندان به دنبال بدیل‌هایی خارج از چارچوب رسمی می‌گردند.

رهبران پوپولیست از این ضعف نهادی بهره می‌برند تا خود را «منجی» معرفی کنند؛ کسی که قادر است با اراده فردی و بدون وابستگی به بوروکراسی معیوب، اصلاحات سریع به‌وجود آورد. البته تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد که چنین رهبرانی در عمل نه‌تنها اصلاحات پایدار ایجاد نمی‌کنند، بلکه گاه روندهای دموکراتیک را نیز تضعیف می‌کنند.

نتیجه‌گیری

پوپولیسم پدیده‌ای ساده نیست و از ترکیب عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نهادی و رسانه‌ای شکل می‌گیرد. آنچه امروز شاهد آن هستیم نتیجه تغییرات ساختاری عمیق در جوامع مختلف است. گسترش نابرابری، بحران نمایندگی، تحولات هویتی، ظهور رسانه‌های جدید و ضعف نهادهای دموکراتیک همگی بسترساز رشد پوپولیسم شده‌اند.

برای مقابله با پوپولیسم یا برای درک بهتر آن باید این زمینه‌ها را جدی گرفت. اصلاحات اقتصادی مبتنی بر عدالت اجتماعی، ارتقای شفافیت، بهبود نمایندگی سیاسی، تقویت رسانه‌های مستقل و کارآمدسازی نهادهای عمومی می‌تواند از جذابیت گفتمان‌های پوپولیستی بکاهد. در غیر این‌صورت، این پدیده همچنان یکی از نیروهای اصلی سیاست جهان باقی خواهد ماند.

دکتر عباس خداپرست

#پوپولیسم #مدیریت #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #حکمرانی #جامعه #اقتصاد #مهادهای_عمومی

منابع انگلیسی

Mudde, Cas & Rovira Kaltwasser, Cristóbal. Populism: A Very Short Introduction. Oxford University Press, 2017.

Inglehart, Ronald & Norris, Pippa. Cultural Backlash: Trump, Brexit, and Authoritarian Populism. Cambridge University Press, 2019.

Rodrik, Dani. Populism and the Economics of Globalization. Journal of International Business Policy, 2018.

Moffitt, Benjamin. The Global Rise of Populism: Performance, Political Style, and Representation. Stanford University Press, 2016.

Weyland, Kurt. “Populism: A Political-Strategic Approach.” Comparative Politics, 2001.