زمینهها و ریشههای گرایش به پوپولیسم
پوپولیسم بهعنوان یکی از مفاهیم بحثبرانگیز سیاست معاصر، در دهههای اخیر به شکلی بیسابقه در عرصههای مختلف سیاسی ظهور یافته است. از اروپا و آمریکا تا آمریکای لاتین، خاورمیانه و آسیا، احزاب و رهبران پوپولیست توانستهاند بخشهای وسیعی از افکار عمومی را بسیج و سازماندهی کنند. پرسش اصلی این است که چه زمینهها و ریشههایی باعث رشد و گسترش این سبک از سیاست شده است؟ چرا در بسیاری از جوامع، شهروندان بهجای حمایت از احزاب سنتی یا گفتمانهای مبتنی بر تخصصگرایی، به رهبرانی اعتماد میکنند که اغلب سخن از بازگرداندن «اراده مردم» میگویند؟ در این نوشتار، مجموعهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نهادی و رسانهای که زمینهساز گرایش به پوپولیسم هستند بررسی میشود.
۱. عوامل اقتصادی و نابرابری ساختاری
یکی از مهمترین دلایل گرایش به پوپولیسم، مجموعهای از تحولات اقتصادی است که از دهه ۱۹۸۰ به بعد، ساختار بسیاری از جوامع را متحول کرده است. جهانیشدن اقتصادی، رشد اتوماسیون، کاهش فرصتهای شغلی صنعتی و گسترش مشاغل غیرثابت (Precarious Work) گروههای گستردهای از طبقه کارگر و طبقه متوسط پایین را در معرض ناامنی اقتصادی قرار داده است. در چنین شرایطی، احزاب و رهبران پوپولیست با تاکید بر «بازگرداندن کنترل» و انتقاد از نخبگان اقتصادی و تکنوکراتها، خود را صدای طبقات ضربهخورده معرفی میکنند.
در برخی کشورها، مانند آمریکا یا بریتانیا، پوپولیسم راستگرا توانسته است از نارضایتی ناشی از ازدسترفتن فرصتهای شغلی و کاهش رفاه اجتماعی بهره ببرد. در کشورهای دیگر، مانند بسیاری از کشورهای آمریکای لاتین، پوپولیسم چپگرا با تاکید بر عدالت اقتصادی، توزیع ثروت و مبارزه با فساد، حمایت طبقات آسیبپذیر را بهدست آورده است. با وجود تفاوت در مسیرها، نقطه مشترک این جنبشها بحران اعتماد اقتصادی و احساس محرومیت نسبی است.
۲. بحران نمایندگی سیاسی و فاصله گرفتن احزاب سنتی از مردم
کاهش اعتماد عمومی به احزاب جریان اصلی و نهادهای سیاسی رسمی، یکی از دلایل کلیدی گسترش پوپولیسم است. احزاب سنتی در بسیاری از جوامع نتوانستهاند خود را با تغییرات اجتماعی و اقتصادی سازگار کنند. آنها اغلب گرفتار بوروکراسی درونحزبیاند، گفتمانهایشان محافظهکارانه و تکراری شده و توانایی ارائه راهکارهای خلاقانه برای مسائل نوظهور را از دست دادهاند.
در چنین فضایی، پوپولیستها با شعارهایی همچون «بازگرداندن قدرت به مردم»، «مقابله با نخبگان فاسد» یا «فراهم کردن گزینهای تازه»، توانستهاند خلأ نمایندگی را پر کنند. آنان مدعیاند که هم زبان مردماند و هم از منافع آنان دفاع میکنند؛ ادعایی که صرفنظر از صحت یا سقم، در شرایط بیاعتمادی گسترده جذابیت فراوانی دارد.
۳. عوامل فرهنگی و هویتی
تحولات فرهنگی و جمعیتی – از مهاجرت تا تغییر ارزشها – از دیگر عواملی است که به رشد پوپولیسم دامن زده است. در بسیاری از کشورها، افزایش مهاجرت و تنوع قومی–فرهنگی باعث شکلگیری نگرانیهایی در میان برخی گروههای اجتماعی درباره «ازدسترفتن هویت ملی»، «تضعیف ارزشهای سنتی» یا «رقابت ناعادلانه بر سر منابع» شده است.
پوپولیستهای راستگرا معمولاً با تاکید بر مفاهیمی چون «بازگشت به هویت ملی»، «مقابله با مهاجران» یا «حفظ ارزشهای فرهنگی»، از این نگرانیها بهرهبرداری میکنند. در مقابل، پوپولیسم چپگرا گاهی از بحران هویت برای نقد ساختارهای قدرت که گروههای خاصی را به حاشیه راندهاند استفاده میکند. به هر رو، شکافهای فرهنگی و هویتی بستری حاصلخیز برای بسیج پوپولیستی فراهم میآورد.
۴. نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی
یکی از مهمترین تحولات موثر بر رشد پوپولیسم، تغییرات بزرگ در حوزه رسانه است. ظهور شبکههای اجتماعی، کاهش نقش رسانههای سنتی، افزایش سرعت گردش اطلاعات و گسترش «اتاقهای پژواک» (Echo Chambers)، فرصت بینظیری برای پوپولیستها ایجاد کرده است. شعارهای ساده، احساسی و مبتنی بر دوقطبیسازی در فضای دیجیتال بهتر از تحلیلهای پیچیده و کارشناسانه دیده میشود.
شبکههای اجتماعی همچنین به رهبران پوپولیست اجازه دادهاند که بدون واسطه با هواداران ارتباط برقرار کنند و هویت «ضدنخبهگرا»ی خود را تقویت کنند. حتی پدیده «اخبار جعلی» و انتشار گزینشی اطلاعات نیز میتواند به بیاعتمادی سازمانیافته نسبت به رسانههای جریان اصلی دامن بزند؛ عاملی که به سود رهبران پوپولیست تمام میشود.
۵. بحرانهای اجتماعی، شوکها و نااطمینانی جمعی
پوپولیسم اغلب در دورههایی از بحرانهای گسترده یا شوکهای اجتماعی سربرمیآورد. رکود اقتصادی، بحرانهای مالی (مانند بحران ۲۰۰۸)، پاندمیها، جنگها یا رسواییهای بزرگ سیاسی میتوانند مشروعیت نهادها و جریانهای سیاسی موجود را تضعیف کنند. در چنین شرایطی، پوپولیستها با ارائه روایتهای ساده و جذاب درباره علت مشکلات – معمولاً متهم کردن گروهی خاص از نخبگان یا بیگانگان – میتوانند اعتماد عمومی را جلب کنند.
از منظر روانشناسی اجتماعی نیز، در شرایط نااطمینانی بالا، جامعه تمایل بیشتری به پذیرش رهبرانی دارد که پیامهای قطعی، ساده و قاطع ارائه میکنند. این پیامها ممکن است غیرواقعی یا حتی غیرعملی باشند، اما نیاز روانی مردم به اطمینان و جهتگیری را برطرف میکنند.
۶. ضعف نهادهای دموکراتیک و کارآمدی حکمرانی
در بسیاری از کشورها، پوپولیسم محصول ضعف نهادی است: فساد گسترده، ناکارآمدی دستگاه اداری، نبود شفافیت و بیپاسخگویی نهادهای رسمی. زمانی که سازوکارهای دموکراتیک نتوانند نیازهای مردم را پاسخ دهند، یا زمانی که احساس بیعدالتی و تبعیض نهادینه شود، شهروندان به دنبال بدیلهایی خارج از چارچوب رسمی میگردند.
رهبران پوپولیست از این ضعف نهادی بهره میبرند تا خود را «منجی» معرفی کنند؛ کسی که قادر است با اراده فردی و بدون وابستگی به بوروکراسی معیوب، اصلاحات سریع بهوجود آورد. البته تجربههای جهانی نشان میدهد که چنین رهبرانی در عمل نهتنها اصلاحات پایدار ایجاد نمیکنند، بلکه گاه روندهای دموکراتیک را نیز تضعیف میکنند.
نتیجهگیری
پوپولیسم پدیدهای ساده نیست و از ترکیب عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، نهادی و رسانهای شکل میگیرد. آنچه امروز شاهد آن هستیم نتیجه تغییرات ساختاری عمیق در جوامع مختلف است. گسترش نابرابری، بحران نمایندگی، تحولات هویتی، ظهور رسانههای جدید و ضعف نهادهای دموکراتیک همگی بسترساز رشد پوپولیسم شدهاند.
برای مقابله با پوپولیسم – یا برای درک بهتر آن – باید این زمینهها را جدی گرفت. اصلاحات اقتصادی مبتنی بر عدالت اجتماعی، ارتقای شفافیت، بهبود نمایندگی سیاسی، تقویت رسانههای مستقل و کارآمدسازی نهادهای عمومی میتواند از جذابیت گفتمانهای پوپولیستی بکاهد. در غیر اینصورت، این پدیده همچنان یکی از نیروهای اصلی سیاست جهان باقی خواهد ماند.
دکتر عباس خداپرست
#پوپولیسم #مدیریت #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #حکمرانی #جامعه #اقتصاد #مهادهای_عمومی
منابع انگلیسی
Mudde, Cas & Rovira Kaltwasser, Cristóbal. Populism: A Very Short Introduction. Oxford University Press, 2017.
Inglehart, Ronald & Norris, Pippa. Cultural Backlash: Trump, Brexit, and Authoritarian Populism. Cambridge University Press, 2019.
Rodrik, Dani. Populism and the Economics of Globalization. Journal of International Business Policy, 2018.
Moffitt, Benjamin. The Global Rise of Populism: Performance, Political Style, and Representation. Stanford University Press, 2016.
Weyland, Kurt. “Populism: A Political-Strategic Approach.” Comparative Politics, 2001.