یکی از آسیب‌های جدی در مدیریت سازمانی، تبدیل برخی از پرسنل متخصص و شایسته به «شهروندان درجه دو» است؛ وضعیتی که نه به دلیل ضعف علمی یا فنی کارکنان، بلکه به علت رفتار و نگرش مدیران نالایق و ناکارآمد شکل می‌گیرد.
نخستین دلیل این پدیده مدیریت مبتنی بر روابط به جای شایستگی است. در بسیاری از سازمان‌ها، مدیران به جای ارزیابی توانمندی‌های واقعی کارکنان، به معیارهایی همچون وفاداری شخصی، نزدیکی خانوادگی یا روابط غیررسمی اهمیت می‌دهند. نتیجه آن می‌شود که نیروهای توانمند، به حاشیه رانده می‌شوند و افراد کم‌صلاحیت اما نزدیک به مدیر، فرصت‌های رشد و ارتقا را تصاحب می‌کنند.
دومین عامل، ترس مدیران از شایسته‌تر بودن زیرمجموعه است. مدیران نالایق غالباً نمی‌توانند حضور افراد با دانش و مهارت بالا را تحمل کنند، چرا که آن‌ها را تهدیدی برای جایگاه خود می‌بینند. به همین دلیل، تلاش می‌کنند با بی‌توجهی یا محدودسازی، این نیروها را به «شهروندان درجه دو» تبدیل کنند تا در حاشیه بمانند و صدای آن‌ها کمتر شنیده شود.
سوم، فقدان نظام ارزیابی عادلانه است. وقتی ساختار سازمانی شفافیت و پاسخگویی لازم را ندارد، ارزیابی عملکرد جای خود را به سلیقه‌های شخصی می‌دهد. در چنین فضایی، حتی تلاش‌های ارزشمند پرسنل برجسته هم دیده نمی‌شود و آن‌ها در سلسله‌مراتب سازمانی گرفتار سقف‌های شیشه‌ای می‌شوند.
در نهایت، پیامد چنین رویکردی کاهش انگیزه، فرار نخبگان و افت بهره‌وری سازمان است. نیرویی که احساس کند با وجود شایستگی علمی و فنی، نادیده گرفته می‌شود، یا از سازمان جدا خواهد شد یا در بهترین حالت به یک نیروی بی‌انگیزه تبدیل می‌شود.
بنابراین، حل این مشکل نیازمند تغییر در نگرش مدیریتی و استقرار نظام شایسته‌سالاری است؛ نظامی که در آن هر فرد، صرف‌نظر از روابط یا جایگاه غیررسمی، بر اساس توانایی‌های واقعی خود دیده و ارزیابی شود.

دکتر عباس خداپرست

#پرسنل #سرمایه_انسانی #شهروند_درجه_دو #سازمان #شایسته_سالاری