شناخت مضامین و پارامترها در حکمرانی
یکی از مهمترین وظایف در حاکمیت شناخت مضامین و پارامترهای حکمرانی جهت ایجاد یک خطمشی صحیح در هر موضوع و مشئله عمومی می باشد. تحلیل مضمون شیوهای در روش پژوهش کیفی است که بر شناسایی، تحلیل و تفسیر الگوی معانی دادههای کیفی تمرکز دارد و از همین روش می توان در شناخت پارامترهای اصلی خطمشی استفاده کرد. این روش برای شناخت، تحلیل و گزارش الگوهای موجود در دادههای کیفی است و فرایندی برای تحلیل دادههای متنی است و دادههای پراکنده ومتنوع را به داده هایی غنی و تفصیلی تبدیل میکند که می توان منجر به تولید یک مدل عمومی در خطمشی گذاری گردد.
مضمون یا تِم عنصر کلیدی در این روش است. مضمونها پر ارزش ترین واحدهایی هستند که در تجزیه و تحلیل محتوا باید مدنظر قرار گیرند و منظور از مضامین معنای خاصی است که از یک کلمه یا جمله یا پاراگراف مستفاد میشود. مضامین فضای خاص و مشخصی را اشغال نمی کنند، چون یک جمله ممکن است چند مضمون داشته باشد. یا چند پاراگراف متن، ممکن است فقط یک مضمون داشته باشد. این روش نیز مانند سایر روشهای تحلیل کیفی در مدیریت علوم اجتماعی رشد چشمگیری داشته است. مضمون یا تم، مبین اطلاعات مهمی درباره دادهها و سوالات تحقیق است و تا حدی، معنی و مفهوم الگوی موجود در مجموعهای از دادهها را نشان میدهد. مضمون، الگویی است که در دادهها یافت میشود و حداقل به توصیف و سازماندهی مشاهدات و حداکثر به تفسیر جنبههایی از پدیده میپردازد.
شناخت مضمون، یکی از مهم ترین و حساس ترین کارها در این فرایند است و به عبارتی، قلب تحلیل مضمون است. شعور متعارف، ارزشهای خطمشی گذار، جهتگیریها و سؤالات تحقیق و تجربه پژوهشگر درباره موضوع، در نحوه شناخت مضامین، تأثیر میگذارد. از آنجا که تحلیل مضمون، تحلیلی کیفی است، پاسخ روشن و سریعی برای این وجود ندارد که مقدار دادههای مناسب و مورد نیاز که دلالت بر وجود مضمون یا اطلاق آن کند چقدر است. بنابراین، مضمون، لزوماً به معیارهای کمی بستگی ندارد؛ بلکه به این بستگی دارد که چقدر به نکته مهمی درباره سؤالات تحقیق میپردازد. می توان در این فرایند جهت خطمشی گذاری از مراحل زیر استفاده نمود:
- آشنا شدن با داده ها: هنگام شروع تحلیل مضمون، ممکن است خود خطمشی گذار دادهها را جمع کند یا این که دادهها در اختیار او قرار گیرد. اگر خود دادهها را (از طریق رسانهها و منابع مختلف) جمع کند، به هنگام تحلیل، از دانش و مبنای تحلیلی اولیه برخوردار خواهد بود. اما مهم این است که خطمشی گذار به گونهای در دادهها غرق شود که با عمق و غنای محتوای آنها کاملاً آشنا شود.
- ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری: گام دوم، زمانی آغاز میشود که دادهها را مطالعه کرده و با آنها آشنا شده باشد. همچنین، فهرستی اولیه از ایدههای موجود در دادهها و نکات جالب آن ها، تهیه کرده باشد؛ لذا این گام، مستلزم ایجاد کدهای اولیه از داده هاست.
- جستجو و شناخت مضامین: گام سوم، وقتی شروع میشود که همه داده ها، کدگذاری اولیه و گردآوری شده باشد و فهرستی طولانی از کدهای مختلف در مجموعه داده ها، شناخته شده باشد. در این گام که به تحلیل در سطحی کلان تر از کدها تمرکز دارد کدهای مختلف در قالب مضامین مرتب میشود و همه دادههای کدگذاشته مرتبط با هر یک از مضامین، شناخته و گردآوری میشود. اساساً در این مرحله، کدها تجزیه و تحلیل میشود و به نحوه ترکیب و تلفیق کدهای مختلف جهت تشکیل مضمون پایه، توجه میشود. در این مرحله میتوان از شکل، نمودار، جدول، نقشههای ذهنی و یا نوشتن نام هر کد همراه با توضیح خلاصهای از آن بر روی کاغذی جداگانه و قرار دادن آن در ستون مضمون مرتبط، برای مرتب کردن کدهای مختلف در قالب مضامین بهره گرفت.
- ترسیم شبکه مضامین: گام چهارم وقتی شروع میشود که مجموعهای از مضامین را پیشنهاد و بخواهد آنها را پالایش کند. مضامینِ شناخته، منبع اصلی تشکیل شبکههای مضامین است. طی این گام، مشخص خواهد شد که برخی مضامین پیشنهادشده، واقعاً مضمون نیستند، برخی مضامین با همدیگر هم پوشانی دارد و ممکن است لازم باشد سایر مضامین به مضامین جداگانهای تفکیک شود.
- تحلیل شبکه مضامین: گام پنجم وقتی شروع میشود که خطمشی گذار به شبکه مضامینِ رضایت بخشی رسیده باشد. در این حالت، میتواند مضامین پیشنهادشده جهت تحلیل دادهها را تعریف و تعدیل، و دادهها را بر اساس آنها تحلیل کند. در این گام، شبکههای مضامین رسم شده، بررسی و تجزیه و تحلیل میشود. همان طور که قبلاً نیز اشاره شد، شبکههای مضامین، ابزاری برای تحلیل هستند، نه خود تحلیل. این شبکهها کمک میکند تا به درک عمیق تری از معانی متون برسد و بتواند مضامین به دست آمده را تشریح کند و الگوهای آنها را بشناسد. پس از ایجاد شبکههای مضامین، پژوهشگر باید مجدداً به متن اصلی، مراجعه و آن را به کمک این شبکهها تفسیر کند .
- تدوین خطمشی: گام ششم، وقتی آغاز میشود که مجموعه کاملی از مضامینِ نهایی، فراهم شده باشد. در این مرحله، تحلیل و تدوین گزارشِ نهاییِ تحقیق، صورت میگیرد. هدف از نوشتن آن این است که حکایت کامل و پیچیده موجود در دادهها را به گونهای بیان شود که سیاست گذار درباره اعتبار و صلاحیت تحلیل، متقاعد شود. مهم این است که تحلیل، حکایت مختصر و منسجم و منطقی و غیرتکراری و جالبِ برآمده از دادهها را در قالب مضامین، عرضه کند. خطمشی، باید شواهد کافی و مناسبی درباره مضامین موجود در دادهها فراهم کند و دادههای کافی برای هر مضمون، عرضه شود و بر اساس آن یک راه حل را در یک مقطع زمانی معرفی کند.
خطمشی خوب نوشتن یک تخصص و هنر جهت بهبود زندگی اجتماعی است.
دکتر عباس خداپرست
#حاکمیت #حکمرانی #خطمشی #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #مدیر #مدیریت #تحلیل_مضمون #مضمون #خطمشی_گذاری_عمومی