حکمرانی کوچک؛ راهی برای دولت کارآمد
حکمرانی کوچک به معنای کاهش مداخله مستقیم دولت در همه عرصهها و تمرکز آن بر وظایف اصلی و بنیادین است. در این رویکرد، دولت به جای گسترش بیپایان ساختارهای بوروکراتیک و تصدیگری در امور اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، بیشتر بر تنظیمگری، سیاستگذاری کلان و نظارت هوشمندانه متمرکز میشود.
مزیت اصلی حکمرانی کوچک، افزایش کارآمدی و پاسخگویی است. وقتی دولت نقش خود را محدود به حوزههای ضروری کند، امکان تمرکز منابع مالی و انسانی بر موضوعات حیاتی مانند امنیت، عدالت، زیرساختها و حمایت از اقشار آسیبپذیر بیشتر میشود. در مقابل، ورود دولت به تمام جزئیات زندگی اقتصادی و اجتماعی، معمولاً به اتلاف منابع، فساد اداری و کاهش اعتماد عمومی منجر خواهد شد.
حکمرانی کوچک همچنین میدان بیشتری برای جامعه و بخش خصوصی ایجاد میکند. بنگاههای اقتصادی، نهادهای مدنی و حتی جوامع محلی میتوانند بسیاری از کارکردهایی را که دولت به صورت ناکارآمد انجام میدهد، با هزینه کمتر و کیفیت بالاتر به عهده گیرند. نتیجه این فرایند، افزایش نوآوری، رشد اقتصادی و تقویت سرمایه اجتماعی خواهد بود.
البته حکمرانی کوچک به معنای رهاسازی یا بیتفاوتی دولت نیست. برعکس، دولت باید نقش راهبری و تنظیمگری خود را جدیتر ایفا کند؛ از جمله وضع قوانین شفاف، حمایت از رقابت سالم، جلوگیری از انحصار، و تضمین عدالت اجتماعی. به بیان دیگر، کوچک شدن دولت نباید با کوچک شدن مسئولیتهای آن در قبال مردم اشتباه گرفته شود.
در نهایت، حرکت به سوی حکمرانی کوچک نیازمند اصلاح ساختار اداری، واگذاری واقعی اختیارات به بخش خصوصی و نهادهای محلی، و تغییر نگاه سیاستگذاران به نقش دولت است. تنها در چنین شرایطی میتوان امیدوار بود که دولت از یک «کارفرمای ناکارآمد» به یک «راهبری کارآمد» تبدیل شود؛ دولتی که کوچکتر است، اما تأثیرگذارتر و پاسخگوتر.
دکتر عباس خداپرست
#حکمرانی #حکمرانی_کوچک #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #مدیریت #مدیریت_دولتی