مشاوره دادن به مدیرعامل یکی از حساس‌ترین و در عین حال تأثیرگذارترین نقش‌ها در سازمان است. مدیرعامل به‌عنوان فردی که بار اصلی تصمیم‌گیری‌های کلان را بر دوش دارد، همواره در معرض فشارهای متنوع، کمبود زمان، و انبوهی از اطلاعات قرار می‌گیرد. هنر مشاور در این میان آن است که بتواند واقعیت‌های پیچیده را ساده، شفاف و قابل‌تصمیم ارائه کند.

اولین اصل در این هنر، اعتمادسازی است. مدیرعامل باید مطمئن باشد که مشاور، منافع سازمان را بر هر مصلحت شخصی یا جناحی ترجیح می‌دهد. بدون اعتماد، هیچ پیشنهادی—even بهترین تحلیل‌هابه مرحله عمل نخواهد رسید.

اصل دوم، اختصار و شفافیت است. مدیران ارشد زمان محدودی برای بررسی جزئیات دارند. مشاور موفق کسی است که بتواند انبوه داده‌ها و تحلیل‌ها را در قالب چند نکته کلیدی و قابل‌اجرا خلاصه کند، بی‌آنکه عمق موضوع فدای اختصار شود.

اصل سوم، جسارت در بیان حقیقت است. مشاور نباید صرفاً آنچه مدیرعامل دوست دارد بشنود بازگو کند؛ بلکه باید با احترام و دیپلماسی، واقعیت‌ها—even تلخ‌ترین آنهارا مطرح سازد. هنر اینجاست که انتقاد به شکل سازنده و همراه با ارائه راه‌حل بیان شود تا از مقاومت یا دلخوری جلوگیری گردد.

اصل چهارم، درک زمینه و اولویت‌ها است. یک مشاور حرفه‌ای باید نه‌تنها به موضوع مورد بحث، بلکه به شرایط محیطی، محدودیت‌های سازمانی و اهداف کلان مدیرعامل واقف باشد. توصیه‌ای که در خلأ طراحی شود، هرچند درست به نظر برسد، در عمل کارایی نخواهد داشت.

در نهایت، هنر مشاوره دادن به مدیرعامل ترکیبی است از دانش تخصصی، مهارت ارتباطی، و بلوغ شخصیتی. مشاور باید بداند که نقش او نه تصمیم‌گیری به جای مدیرعامل، بلکه تسهیل تصمیم‌گیری و کمک به دیدن ابعاد پنهان موضوعات است. اگر این اصول رعایت شوند، رابطه مشاور و مدیرعامل می‌تواند به شراکتی مؤثر تبدیل شود که آینده سازمان را شکل می‌دهد.

دکتر عباس خداپرست

#هنر #مشاوره #مدیرعامل #تخصص #دکتر_عباس_خداپرست #عباس_خداپرست #مدیریت #دانش #شفافیت